چگونه در لحظه زندگی کنیم؟

معنای واقعی زندگی در لحظه یعنی همین ‌الان که این متن را می‌خوانید به هیچ چیزی درگذشته و آینده فکر نکنید و تمام تمرکز خود را روی اکنون نگه‌دارید. با تمرکز و زندگی در لحظه، می‌توانید موفقیت‌های بیشتری کسب کنید.

افرادی که در لحظه به سر می‌برند، گذشته را تنها به‌عنوان تجربه‌ای برای گام‌های بعدی می‌دانند و از آینده هراسی ندارند. تجربه زندگی در لحظه علاوه بر آرامش درونی، تمرکز شما را به اهدافی که امروز برای خود قرار داده‌اید جلب می‌کند. با این روش، تاثیر زندگی در لحظه و موفقیت فردی را در آینده‌ای نه‌چندان دور مشاهده خواهید کرد. از دیگر فواید زندگی در لحظه، پیشرفت شما براساس برنامه‌ای است که برای خودتنظیم کرده‌اید.

در ادامه، راهکارهای زندگی کردن در لحظه را بررسی می‌کنیم. سرفصل‌های این مطلب:

معنای واقعی زندگی در لحظه

فواید زندگی در لحظه

تمرینات موثر برای زندگی در لحظه


معنای واقعی زندگی در لحظه

معنای واقعی زندگی در لحظه را می‌توان تمرکز تمام حواس خود به‌صورت هوشیارانه و آگاه به زمان اکنون تعریف کرد. یکی از بزرگ‌ترین فواید زندگی در لحظه این است که، ما را از حسرت‌های گذشته دور نگه می‌دارد و اضطراب‌هایمان برای آینده را کاهش می‌دهد. تمرکز و زندگی در لحظه امکان بهره بردن از تمام امکانات موجود را برای شما فراهم می‌کند تا به اهداف خود برسید.

با این طرز فکر، علاوه بر اینکه می‌توانید به‌راحتی کارهای کوچک و بزرگ روزانه را انجام دهید، تاثیر آن را بر لحظه لحظه زندگی و موفقیت فردی خود بیش ‌از پیش مشاهده خواهید کرد. علاوه‌براین، رضایت خاطر و اعتماد به ‌نفسی که پس از هر کار به‌دست می‌آورید، شما را برای اهداف و امور بزرگ‌تر تشویق و راهنمایی می‌کند.

یکی دیگر از فواید زندگی در لحظه، لذت بردن از هر آنچه امروز در اختیاردارید است. این نوع از لذت‌ها پوچ و بی‌اساس نیستند؛ بلکه شما را از واقعیتی که در اطرافتان جاری است آگاه می‌کنند. واقعیت این است که ما به‌عنوان اشرف مخلوقات، تنها روی برخی از مسائل زندگی خود تسلط داریم و پیش‌بینی آینده و مخاطراتش از توان ما خارج است. بنابراین با لذت بردن از لحظه اکنون احساس رضایت فردی را در خود تقویت می‌کنیم و از اضطراب‌های بسیاری که در پیرامون هر شخص وجود دارد، اجتناب می‌کنیم.

البته این به معنی آن نیست که برنامه‌ای برای اهداف خود نداشته باشید، یا خود را برای آینده مجهز نکنید؛ معنای واقعی زندگی در لحظه این است که علاوه بر برنامه‌ریزی و آمادگی برای اهداف بزرگ‌تر در آینده، حال و امروز را نیز گرامی دارید و از آن لذت ببرید.1


واقعاً فایده زندگی در لحظه چیست؟

بیشتر پدیده‌هایی زندگی سویه‌های منفی و مثبت را توامان باهم دارند. مثلاً همین موضوع توجه به گذشته و آینده می‌تواند فوایدی هم برای انسان داشته باشد. یادآوری گذشته می‌تواند منجر به درس گرفتن از اشتباهات و جلوگیری از تکرار شود. دیدن عکس‌های قدیمی به یادتان می‌آورد که چقدر عوض شده‌اید و انگار هیچ چیز در این زندگی ثابت نخواهد ماند. دوراندیشی در هر زندگی لازم است و آدمیزاد بدون چشم‌اندازی از آینده به جایی نمی‌رسد. بدون ترس از آینده ممکن است به سلامتی خود اهمیت ندهید یا اصلاً احساس خطر نکنید و به دنبال هیچ آموزش جدیدی نباشید.

طبق مشاهدات، آدم‌هایی که در لحظه زندگی می‌کنند خوشحال‌تر هستند. آن‌ها راضی و موفق بنظر می‌رسند و طوری زندگی می‌کنند که گویی همه‌ی کارهایشان را از دل و جان دوست دارند. با دوستان موفق‌تان صحبت کنید. برای کاهش اثر اتفاقات منفی گذشته به جلسات مشاوره روانشناسی بروید. یک مشاور ماهر می‌تواند از بیرون به شما نگاه کند و راه‌حل‌های کاربردی ارائه دهد.2

در ادامه به تمرینات کاربردی برای اینکه در زمان حال زندگی کنیم می پردازیم.


تنفس

تنفسِ کامل و عمیق برای من به طورِ طبیعی ممکن نیست. مطمئن هستم که زمانی این نوع نفس کشیدن برای من هم عادی بوده اما در گذر سال‌های زندگی نفس‌هایم سطحی شده‌اند. هر چه بیشتر تحت فشار قرار می‌گیرم، کمتر نفس می‌کشم. سعی می‌کنم به تنفسم توجه کنم، به خصوص در موقعیت‌هایی که بیشتر از همیشه به آن نیاز دارم. پیش از وارد شدن به موقعیتِ اضطراب‌آور ، سعی می‌کنم مکث کنم و پیش از هر کار حداقل ۳ نفس عمیق می‌کشم. من از این تکنیک پیش از آغاز سخنرانی‌هایم در دانشگاه استفاده می‌کردم.


مینیمالیست باشید

دارایی‌هایی را که به آن نیاز ندارید از زندگی‌تان خارج کنید. من این کار را آخر همین هفته انجام دادم، دل کندن از نیمی از آنچه به من متعلق بوده احساس آرامش عجیبی به من داده است. انباشتگی فیزیکی به ذهنی آشفته و در هم بر هم تبدیل خواهد شد. خلاص شدن از چیزهای بدون استفاده و اضافی و تنها نگهداری لازمه‌های زندگی احساس آسایش را با خود به ارمغان می‌آورد و یادمان می‌آورد که چه چیز حقیقتا در زندگی دارای اهمیت است. آنچه اهمیت دارد قطعا مادیات نیست. نمی‌شود ناگهان به یک مینیمالیست تبدیل شد، اما هرچه بیشتر به این سبک زندگی نزدیک می‌شوم، نسبت به خریدهایی که انجام می‌دهم با خودآگاهی بیشتری عمل می‌کنم. این رفتارِ تازه‌ی خرید را حتی در سوپرمارکت هم رعایت می‌کنم. اخیرا، بیشتر دقت می‌کنم که پیش از تمام شدن غذاهای فعلی، خوراکی‌های تازه نخرم.


لبخند بزنید

همیشه من را به عنوان دختری شاد و خنده‌رو می‌شناخته‌اند، حتی معلم‌های مدرسه‌ام مرا با این صفت در گزارش‌هایشان خطاب می‌کردند. گرچه، وقتی می‌گذارم اضطراب بر من غلبه کند، اثر وحشتناکی روی صورتم می‌گذارد. گاهی وقتی مشغول فکر کردن به چیزی هستم مچ خودم را در آیینه می‌گیرم و متوجه اخم بزرگی می‌شوم که تنها در اثر یک فکر روی صورتم نقش بسته است. فکرها قدرت فوق‌العاده‌ای دارند، اما این افکار معرّف کسی که هستیم نیستند، نباید اجازه بدهیم که چنین افکاری حال و خُلق ما را در کسری از ثانیه تغییر بدهند. افکارتان را، هر چه که باشند، بپذیرید و بعد لبخند بزنید. یکی از کارهای مورد علاقه‌ی من لبخند زدن به غریبه‌هاست، زیرا شما نمی‌دانید که این کار چطور روز آنها را تغییر می‌دهد.


برای زیستن در زمان حال اتفاقات گذشته را رها کنید

در زندگی‌ام اتفاقات ناخوشایندی روی داده که در گذر زمان از قدرت آزاردهنده‌ بودنشان کم نشده است، گاهی خودم را در حالی پیدا می‌کنم که انگار این خاطراتِ بد همین حالا در زندگی‌ام دارند اتفاق می‌افتند. گاهی این خاطرات آنقدر شفاف و روشن به ذهنم می‌آیند که گویی واقعی‌اند. با عبور نکردن از گذشته و نبخشیدن اتفاقات ناگوار زندگی‌ام، از پیش رفتن و زندگی در زمان حال بازماندم. بخشش یک انتخاب شخصی است، اما از زمانی که بخشش را انتخاب کردم، احساس رهایی بیشتری داشته‌ام.


رویاهای بزرگ داشته باشید و همین امروز سخت برای‌شان تلاش کنید

همین حالا بهترین زمانی است که می‌توانید روی رسیدن به آرزوهای‌تان کار کنید. برنامه ریختن انگیزه‌بخش است اما تمرکز روی چیزی که در لحظه‌ی حال می توانید برای رسیدن به آرزوی خود انجام بدهید هم اهمیت دارد تا بیش از حد در آینده غرق نشوید. می‌دانیم که اتفاقات همیشه مطابق پیش‌بینی ما رخ نمی‌دهند. تمام آنچه در اختیار ماست زندگی در زمان حال است.


در هر لحظه تنها یک کار انجام بدهید

من هم مثل بسیاری از زنان عادت دارم که چند کار را با هم‌ انجام بدهم. البته گاهی فهرست کارهایی را که باید انجام بدهم می‌نویسم ولی این فهرست کمک نکرده که دست از انجام ۸ کار در آنِ واحد بردارم. به خاطر انجام همزمان ِچند کار هیچ وقت احساس نکرده‌ام که روی کاری که می‌کنم ٪۱۰۰ تمرکز دارم. ممکن است تصمیم گرفته‌ باشم زمان معینی را روی پروژه‌ی نوشتنم کار کنم، اما ناگهان سر از فرستادن ایمیل، پاسخ دادن به کامنت‌ها، ویرایش عکس، سفارش خریدهای اینترنتی و نوشتن در وبلاگم در می‌آورم. البته فکر نمی‌کنم که انجامِ همزمان چند کار همیشه هم اشتباه باشد، اما نیاز دارم برای تمرین زندگی در زمان حال در هر لحظه تنها روی یک کار تمرکز کنم. اگر تلاش کنم که هر بار فقط یک کار را انجام بدهم، به هدف دستیابی به ذهن‌آگاهی زودتر می‌رسم و کمتر احساس فرسودگی خواهم کرد.


برای زیستن در زمان حال کمتر کار کنید

این‌طور به نظر می‌رسد که جامعه همواره انجام دادن هر چه بیشترِ کار را تشویق می‌کند، تا جایی که تمام روزمان را تا حدِ ممکن پر کنیم. با این کار نهایتا به کجا می‌رسیم؟ احساس فرسودگی با کامیابی‌های نصف و نیمه؟ انجام کارِ کمتر می‌تواند به معنی رسیدن به اهداف با کیفیت بالاتر و با تمرکز بیشتر باشد. عجله در کارها کمتر به ذهن‌آگاهی منجر می‌شود. گاهی برای نوشتن یک پست در وبلاگم مانند همین یکی، ۲ تا ۳ روز وقت می‌گذارم. وقتی کارها را با صرفِ وقت انجام می‌دهم ایده‌ها به مرور به ذهنم می‌رسند. اگر به سرعت و بدون ویرایشِ مجدد متنی را منتشر کنم، هیچ وقت ایده‌هایم به درستی در آن پرورده نخواهد شد.


فاصله‌ بگذارید

در ادامه‌ی توصیه‌ی قبلی‌ام به انجامِ کارِ کمتر، باید بگویم که لازم است بین کارهای‌تان فاصله‌ بگذارید. برای کارهای‌تان برنامه‌ریزی فوق فشرده‌ی ۱۲ ساعته نکنید. کمی زمان برای نفس کشیدن در آن میانه قرار بدهید. در برنامه‌ی روزانه‌ی کاری خود چند جای خالی برای اتفاقات غیرمنتظره بگذارید. این اتفاقات همیشه پیدا می‌شوند.


تمیزکاری به عنوان مدیتیشن

تمیزکردن خانه برای من شامل فهرستی از کارهای ترسناک است که یکی پس از دیگری ظاهر می‌شوند. زمان برای تمیزکاری ناکافی به نظر می‌رسد و همیشه عجله‌ای دیوانه‌وار برای تمام کردن آن احساس می‌شود. با این حال انجام کارهای خانه می‌تواند شکلی از ذهن‌آگاهی باشد، از طرفی انجام کارهای تکراری مانند این اغلب آرامش‌بخش‌اند. کارهای خانه (و حرکات بدنی آن!) را بیشتر از اینکه وظایف روزانه در نظر بگیرید به عنوان کاری ببینید که استرس شما را کم می‌کند.


عشق را در اطراف پراکنده کنید

هر روز کار خوبی برای کسی انجام بدهید. به غریبه‌ها لبخند بزنید. درِ ورودی را برای کسی باز نگه دارید. کسی را به یک لیوان چای مهمان کنید. به نیازمندان کمک کنید. به عزیزان‌تان تلفن کنید. جای خود را در مترو یا اتوبوس به دیگران تعارف کنید. از کسی تعریف کنید. به اطرافیان‌تان بگویید که قدردان آنها هستید. این کارها واقعا احساس خوبی را در آدم ایجاد می‌کند.3


پی نوشت:
1.www.motalesharif.com
2.www.honarehzendegi.com
3.www.chetor.com